ابو مسلمیهشناخت و بررسی فرق منقرض شده از جهت تاریخی و اجتماعی اهمیت دارد. آسیبهای اجتماعی در دورانهای مختلف تکرار میشود و به همین دلیل فرق نوظهور امروزی بازتابی از فرق گذشته را به نمایش میگذارد. ابومسلمیه به عنوان یک فرقهای که در تاریخ تنها یادی از اوست، به همراه شخصیت اصلی این فرقه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد. ۱ - شخصیت ابومسلم خراسانیمهمترین شخصیتی که جریان بنی عباس را بر جامعه اسلامی تحمیل نمود فردی به نام عبدالرحمن بن مسلم، معروف به ابومسلم خراسانی است. وی با توجه به ارتباطش با افرادی چون ابو موسی سراج، بکیر بن ماهان، عمران بن اسماعیل طائی که همگی از سرکردگان و حامیان بنی عباس هستند، یک شخصیت کامل عباسی دارد [۱]
یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، ص۳۵_ ۳۷، تهران، سپهر، ۱۳۴۵ش، اول.
و این ادعا وقتی بیشتر جلوه میکند که او در یک خانواده از دوستان بنی عباس پرورش یافته است. خانه عیسی بن معقل عجلی در کوفه، محل رشد ابومسلم بوده و او با کمک این فرد به رهبر بنی العباس یعنی ابراهیم بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس معرفی میشود و او ابومسلم را به خدمت خویش بر میگزیند و اینگونه ابومسلم به مبلغ عباسیان در خراسان تبدیل میشود. [۲]
مبلغی، احمد، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج۳، ص۳۹۵، بی تا.
۲ - خبردادن امیرالمومنین علیهالسّلام به نبرد ابومسلم با شامیاندر جنگ صفین، وقتی لشگر معاویه طرف راست لشگر عراق را شکست داد، مالک اشتر در تلاش برای جلوگیری از گسیخته شدن سپاه بود که ناگهان از امیرالمومنین (علیهالسّلام) شنید که سه مرتبه فرمود: ای ابومسلم، ایشان را بگیر. مالک که به منظور حضرت پی نبرده بود، گمان کرد که منظور ایشان ابومسلم خولانی از سرکردگان سپاه معاویه است. به همین دلیل به ایشان عرض کرد: مگر ابومسلم از سپاهیان شام نیست. آن حضرت فرمود: منظورم ابومسلم خولانی نیست؛ بلکه منظور من مردی است که از ناحیه مشرق ظهور میکند و خداوند به وسیله او اهل شام را نابود میکند و حکومت را از ایشان بازمی گیرد. این خبر از امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) محقق شد ولی تایید حقانیتی از این خبر، برای ابومسلم نیست؛ چرا که حکومت عباسیان مانند امویان مشرعیت نداشته و واضح است که هر اخباری از جنگهای آینده دلیل برحقانیت یکی از طرفین نیست. ۳ - ابومسلم و اهل بیت علیهالسّلامبا در نظر گرفتن رفتار ابومسلم با بنی عباس میتوان وی را از مخالفین اهل بیت (علیهالسّلام) معرفی کرد. وی از سرداران موثر برای تحکیم قدرت بنی العباس میباشد و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نبود. وی همچنین با شریک بن شیخ المهری در بخارا که حق خلافت را برای فرزندان علی (علیهالسّلام) میدانست، جنگید و سپاهی به فرماندهی زیاد بن صالح خزاعی را برای سرکوب ایشان فرستاد. [۴]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۶۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷هـ ق.
بعد از مرگ ابوالعباس سفاح، اولین خلیفه عباسی، آشوبها و مدعیان خلافت عباسی با تلاش ابومسلم سرکوب شد و حکومت منصور عباسی تقویت شد و این در حالی است که وی سال آخر عمر خود را میگذراند. بنابراین وی تا پایان عمر خویش به دستگاه خلافت عباسی خدمت نمود گرچه در طول خدمت خویش از اعمال خود سرانهای چون قتل ابوسلمه و سلیمان بن شریک که از حامیان عباسیان بودند، دریغ نکرد و به همین دلیل مورد غضب منصور خلیفه دوم عباسی واقع شد و در پی آن دستور قتلش صادر گشت و با حیله کشته شد. [۵]
یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، ص۱۲۸.
[۶]
یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، ص۱۳۳_ ۱۴۸.
[۷]
یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، ص۱۶۴.
همچنین وی بعد از مرگ ابراهیم عباسی نامهای به امام صادق (علیهالسّلام) و عبدالله بن الحسن داد و هریک را به خلافت دعوت نمود اما امام صادق (علیهالسّلام) نامه وی را آتش زد و فرمود همین کار جواب نامه است.۴ - خراسان مرکز انقلابخراسان به عنوان بخش عظیمی از امت اسلامی، به واسطه دوری از مرکز حکومت اموی (شام) محل مناسبی برای تبلیغات ضد حکومتی بود. با توجه به این مساله، شیعیان در خراسان بعد از شهادت حضرت زید بن علی (علیهالسّلام) به فکر اساسی برای برپائی جنبشهای مقاومت با هدف براندازی بنی امیه افتادند. به همین منظور تبلیغات وسیعی در خراسان بر علیه ظلم بنی امیه و مظلومیت آل محمد علیهالسّلام برپا شد. این جنبش روز به روز وسیع تر شد تا جائی که در خراسان جائی نبود که از ظلم بنی امیه بی خبر باشد. [۹]
یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۶، قم، اهل بیت علیهالسّلام ، بی تا.
به این ترتیب قیام یحیی بن زید (علیهالسّلام) در خراسان شکل میگیرد. محبت مردم در خراسان به خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حدی بود که در سال شهادت یحیی (علیهالسّلام)، اهل خراسان برای او نوحه میخواندند و هر نوزادی که متولد میشد نام او را یحیی و یا زید میگذاشتند. [۱۰]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۱۳، قم، دارالهجره، دوم، ۱۴۰۹.
سال ۱۲۵ هـ ق بعد از شهادت، بدن او را به دار آویختند تا اینکه ابومسلم خراسانی بعد از قیام خویش، پیکر او را پائین آورد و بعد از غسل و کفن دفن نمود. از این حادثه حضور قیام ابومسلم خراسانی در پی قیام آل محمد واضح میشود.۵ - سوء استفاده بنی العباسبعد از شهادت حضرت زید (علیهالسّلام) و فرزندش یحیی (علیهالسّلام)، خراسان پایگاه مهمی برای مخالفین بنی امیه شد. بنی عباس که سالها با حکومت بنی امیه مبارزه میکردند، خود را به نام اهل بیت (علیهالسّلام) و آل محمد (علیهالسّلام) به مردم معرفی نمودند [۱۲]
یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، ص۵۳.
و به همین منظور مبلغان خود را به خراسان میفرستادند و از زمینه بدست آمده پس از شهادت زید (علیهالسّلام) و یحیی (علیهالسّلام) به نفع خود استفاده کردند. از جمله این افراد مبلغ، ابومسلم خراسانی بود که نقش خود را در این مرحله به خوبی ایفاء نمود تا جائی که قیام او در ایران منجر به شکست بنی امیه و روی کار آمدن بنی العباس، با استفاده از مظلومیت اهل بیت (علیهالسّلام) و شعار (رضای آل محمد) شد. [۱۳]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۶.
سوء استفاده تبلیغاتی بنی العباس و طرفداران ایشان تا جائی پیش رفت که خراسانیان را یاران و پیروان بنی عباس برمی شمردند [۱۴]
نجفی، موسی، تاملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، ج۴، ص۳۱۴، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی، ۱۳۷۷ش، اول.
و برای مشروعیت بخشیدن به حرکت خویش، با رهبری عبدالله بن محمد بن الحسن موافقت نمودند و با او به نام یکی از اهل بیت (علیهالسّلام) بیعت کردند. در حالی که بعد از رسیدن به مقصود عبدالله بن محمد را کشتند و خود به نام اهل بیت (علیهالسّلام) بر اریکه قدرت تکیه زدند. [۱۵]
مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۲، ص۱۹.
۶ - پیشینه ابومسلمیهمنصور، خلیفه دوم عباسی بعد از قتل ابومسلم خراسانی، طرفداران جان بر کف او که ابومسلم را در حد خدائی قبول داشتند را با زر و سیم خرید و مانع از سرکشی ایشان شد؛ بطوریکه بعد از گرفتن درهم و دینار حتی سر بریده ابومسلم را رها کردند. عذر بنی عباس برای توجیه این اقدام این بود که وی نقض پیمان نموده و مورد غضب خلیفه قرار گرفته است. [۱۶]
یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، ص۱۶۵.
اما بعد از مدتی قیام برای انتقام خون ابومسلم شکل گرفت. اسحاق ترک و سپهبد فیروز، هشام بن حکیم معروف به مقنع و فرقه راوندیه به منظور انتقام از خون ریخته شده ابومسلم قیام کردند و غلو و کفرگوئی در مورد ابومسلم را برای ایجاد انگیزه و جذب مردم در میان قیام کنندگان القاء میکردند. معمولا ایرانیان زردشتی و مزدکی و قائلین به تناسخ و حلول ارواح را از جمله کسانی برمیشمارند که به خونخواهی ابومسلم دست به قیام برعلیه بنی عباس زدند. [۱۷]
یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، ص۱۶۷.
در این موقعیت گروههای مختلفی از مردم که منکر کشته شدن ابومسلم بودند و یا به جاوید بودن روح ابومسلم اعتقاد داشتند و یا در اعتقادی افراطیتر قائل به الوهیت در مورد وی شدند به ابومسلمیه شهرت یافتند. این گروهها با این تفکر ضد دینی و ضد اسلامی، تشکیلدهنده فرقهای غلو آمیز در بین فرق موجود در جامعه اسلامی شدند. دانشمندان تاریخ و عقائد گروههای مختلفی چون اسحاقیه، خرمدینیه، حریانیه، برکوکیه، سنباذیه، برازبندیه را از ابومسلمیه شمردهاند. [۱۸]
مبلغی، احمد، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج۳، ص۳۹۵.
به این ترتیب به هر گروهی که از طرفداران ابومسلم باشد و در مورد او عقیدهای گزاف و غلوآمیز داشته باشند، ابومسلمیه هستند.۷ - عقائد ابومسلمیهگفته شده است که ابومسلم قبل از ارتباط با بنی عباس به غالیانی چون افراطیان کیسانیه و فرقه مغیریه در ارتباط بوده است. وی عقیده تناسخ ارواح را از این فرق منحرف پذیرفته بود و یا از عقائد باستانی ایرانیان در ذهن داشت. ابومسلم میگفت: پروردگار چون روح را بیافرید میدانست که هر کدام تا چه اندازهای گناه از آنان سرمی زند و تا چه اندازه اقدام به کارهای خوب دارند و لذا نسخ و مسخ در آنان برای این بود که به اندازه بدی شان کیفر را دریابند. [۱۹]
مبلغی، احمد، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج۳، ص۳۹۵_ ۳۹۶.
ابومنصور بغدادی نیز درباره ابومسلمیه سخن به میان آورده و گفته: یاران ابومسلم درباره او سخن به گزاف گفتهاند و بر این باورند که روح خدا در وی حلول کرده و او را بر جبرئیل و میکائیل و دیگر فرشتگان برتر میدانند و بر این اعتقادند که او زنده است و در انتظار وی میباشند و اگر از آنان پرسیده شود که آن شخصی را که منصور دوانیقی کشت که بوده؟ در پاسخ گویند: او شیطان بود که به صورت ابومسلم درآمده بود و به دست منصور کشته شد. [۲۰]
بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، ص۲۴۲، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷م، الطبعةالثانیة.
[۲۱]
اسفراینی، طاهر بن محمد، التبصیرفی الدین، ص۱۳۰، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۸۳، الطبعة الاولی.
ابن ندیم میگوید: در خراسان گروهی پیدا شدند بنام مسلمیه، اینان از یاران و پیروان ابومسلم خراسانی بودند که اعتقاد راسخ به امامت او داشتند و بر این باور بودند که او زنده و جاودان است و در زمانی که حتی خودش هم نمیداند ظهور خواهد کرد. [۲۲]
ابوالفرج الندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۴۸۳، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۸_ ۱۹۷۸.
گروهی از ابومسلمیه اموری که پیشینیانشان حلال نکرده بودند، برخود روا دانستند. [۲۳]
اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص۷، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی.
۸ - پانویس
۹ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابومسلمیه». |